عاصی
يكشنبه, ۲۶ شهریور ۱۴۰۲، ۰۴:۱۳ ب.ظ
(هستید؟ گوش میدهید؟ آقای نیکولاس هستید؟ با شما هستم، لطفا گوش کنید، با شما هستم میشنوید؟ اقای...)
اقای نیکولاس میلر دوم، یحتملن یادتان میآید ولی برایتان بی معنا باشد، اما این واژگان افگار که میبینید افسار گسیخته از بند قواعد جمله بندی گریختهاند، بازماندههای اخرین تلاشهای من برای فهماندن خودم به شما بود، دیشب در کابوس ساعت سه بامداد، از پنجره هلشان دادم پایین. درهم برهم شدند، از توی هستید ت پرت شد روی موزایک اول، از وجودیت شما، فقط ن ماند و ه. یادم امد وجودیتتان برای من سوالی بود، انکاری تقریریاش را نمیدانم. دیشب یکبار دیگر قبل از اولین نفسهای عدم این جمله زمزمه کردم( اقای نیکولاس هستید؟) و به دنبال از بین رفتن اسمتان مرگ کلمات متوسل شما شد و الف ماند.
- ۰۲/۰۶/۲۶