Agape

برایم(برایش سابق)

Agape

برایم(برایش سابق)

بار

دوشنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۲، ۰۸:۱۶ ب.ظ

تو بار شلوغه، مثل همیشه. جای کسی کنارم خالیه جانی. شاید بخوای بدونی چی منو کشونده به این بار کوفتی بین دود سیگارایی که میسوزن به پای عشق‌های نافرجام کسایی مثل منو تو. میدونی گاهی اتفاقات میتونن اونقدر قوی باشن که تن داغونتو توی دالان زمان به جلو بکشن. من خودم نه، یه اتفاق منو به اینجا کشونده. مثل کل زندگیم جانی. من کل زندگیمو دنبال اتفاقات کشیده شدم. شاید باید من یه اتفاق ‌می‌ساختم. باورت نمیشه، اما خب! اینجا کنار من یه جای خالیه، کمی بشین، هوا سرده اما من شالگردنم رو بهت میدم، جای خالی شالگرد نمی‌خواد. جای خالی سردش نمیشه.

جانی، مایک پیام داد، کلماتش پشت هم ردیف میشدن، شمشیر عقربه ها رو که زیر گلوم حس کردم، دیر شده بود. گفته بود دوستم داره. جانی باورت میشه اینو تو دلش نگه داشته بود؟ اونم یک سالو خورده‌ای! یادمه میگفتی امیدواری ادم خوبی باشه، جانی ادم بدیه. هر کس منو دوست داره ادم بدیه جانی. دعوتم کرد به یه قهوه، تو کافی‌شاپی که عاشقشم. جان هنوز یادته کافی‌شاپی که عاشقش بودم رو؟ نمی‌دونم. بهم گفت اینبار نپیچونمش، گفت اینبار نمیتونم بهونه بیارم. جانی میدونی چی قدرتش از اتفاقات بیشتره؟ عشق. اره جانی عشق بود که جلوی کشیده شدنم دنبال این اتفاق رو گرفت و آوردم اینجا. حالا هیجدهم ژانویس، ساعت دو شبه و بار هنوز شلوغه. پر از ادمایی مثل من، مثل تو، مثل کسی که جاش کنارم خالیه.

جانی من خیل...

میبینیش؟ اون اینجاست جانی. اون! اون! اصلا نمیفهمم چطوری مایک فهمیده اومدم اینجا... می بینیش؟ جانی من، من باید چکار کنم؟ این دیگه اتفاق نیست. این خودشه که اومده منو دنبال خودش توی آینده بکشونه. جانی میتونی دستامو بگیری و بغلم کنی؟ جانی میتونی منو تو گذشته نگه داری؟ من از غریبه ها میترسم، من از اینده‌ی بی آشنا می‌ترسم.

مرگان، هیجده ژانویه ۲۰۲۳

  • Sara :)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی