غم
جمعه, ۱۶ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۳۵ ب.ظ
بخاطر حرف هانیه غمگین شدم. ینی نه به خاطر حرفش... به خاطر اینکه... اولش فکر کردم بخاطر این ناراحت شدم چون حس کردم کسی دوسم نداره، بعد دیدم واقعن برام مهم نیست، حالا چرا غمگین شدم؟ از اینکه تو منو دوست نداشتی:))) من خیلی اهمیت میدادم به دوست داشتنت، همین که هنوز هستن کسایی که دوسم دارن و منم دوسشون دارم، خوبه. برم سر فیزیک:) توهم زدم هیچی بلد نیستم اما خب میدونم بخاطر ذهن پریشونمه. به سوی درس تا صب.
- ۰۱/۱۰/۱۶